اینروزها تعداد افرادی که کار خانگی انجام میدن خیلی بیشتر شده.

یک جورایی میخوان کسب درآمد کنن و میرن سراغ هنری که از دستشون برمیاد.

ولی 70 درصدشون قطعا موفق نمیشن و پیشرفتی نخواهند داشت؛ چون کار کثیف و شه درست می کنند و قطعا گاهها هم استقبال نمیکنند که بهشون کار سفارش بدن.

خودم شخصا خیلی دلم میسوزه برای این جماعت و دوست ندارم بهشون نه! بگم. وقتی جنسی میاره و میگه خودم درست کردم؛ میتونید برام بید یا ازم می؟ خیلی دلم میخواد کمکش کنم و باری از روی دوشش بردارم. ولی خیلی کارها کثیف و بی دقته و اصلا مناسب گاهی نیست.

همین الانم خانمی تعدادی فانتزی خودش بافته بود و وقتی بهش "نه" گفتم. انگار دلش گرفت و ناراحت شد. ولی خب وجدانا کارهاش خیلی بد بود. به من مجانی هم همچین چیزی بدن اصلا نگاهش نمیکنم.

این اواخر ففه و اومی هم تعدادی کار دست گفتن درست میکنن برای ما. نمونه کارشون قشنگ بود و خوشم اومد. ولی وقتی بیشتر سفارش دادم و  آوردند، اصلا خوشم نیومد. کلی تفاوت و شه. انگار خونه خالمه و قراره جنس هارو رد کنم. 

خب طبیعیه دفعه دیگه بهشون سفارش ندم در حالیکه خیلی دلم میخواد کمکشون کنم.

ولی چندتایی هم هستند همیشه کارشون تمیز و شایسته بازار و هست. ایناها شدن ویزیتور ثابتمون. هم متنوع کار میکنن هم بازاری و تمیز.


 

امروز حقیقتو فهمیدم

قبل عید یعنی آخر سال97 خواهرشوهرم 10میلیون همینجوری یهویی داد که داداشش باهاش کار کنه.یادتونه تو وب هم نوشتم. خودمم 5 تومن وام گرفتم و شوهر با شوهر همین خواهرش رفت تو کاری شبه دلالی! ولی چون شوهر عرضه کار و استرس نداشت یکی دوماه بیشتر درگیر نشد. بعدشم وام 20 میلیونیم بعد چندماه جور شد و اونم اضافه شد.

یعنی همون سی چهل میلیون تقریبا هرروز برمیداشتم و شوهر میبرد بازار و فردا صبح نهایت با سود(پنجاه هزار تومن) دوباره میریختن حسابمون. تا اینکه همون 40 تومنو یک ماشین یم.

حالا دولت کار نداره که اون اصل پول همون بوده و فقط روزانه ورودی و خروجی داشته و سود در حد مورچه ای بوده؛ فقط لطف کرده کل ورودی های ماهانه رو حساب کرده.

به درک به جهنم. دیشب واقعا شوکه شدم و حالم بد شد ازون ارقام. ولی امروز که فهمیدم شعور دولت همینه تصمیم گرفتم فکرشو هم نکنم.

اشتباهات دیگه هم اینه که غضنفر گه به اسم من خونه معامله کرد. و جواز کسب مغازه پسرش به اسم منه. ایناهام صددرصد دخیل بوده. 

 


اومدم تیتر بنویسم یاد صف بستن های دوران دبستان افتادم. یادش بخیر.

بچه ها این موشها بنظر شماها قشنگه؟

دست و پا و کمر و گردنشون متحرکه و سایز کوچیکن مثلا اندازه یک انگشت

خودم که کلی ذوقیم باهاشون و برای همین سفارش گرفتم.

ویزیتور نشونم داد و چون دیدم امسال هم سال موشه مثلا سفارش دادم که برای عید تو گاه بم. ولی طاقت نیاوردم و همین امروز چیدم.

من که ندیدم ولی میگه شخصیت های کارتونی هستند. 

الان میلو تو زاویه قشنگی بهم تکیه داده و تو چرته و دستم خوابید. 

خدایا بخاطر حال خوب دلم ازت ممنونم.

 


ایشان دو فقره کدو تزیینی ست که مهمانها سلیقه به خرج داده و همان شب آوردند.

حالا اون سمت چپی چشمک میزنه میگه بیا منو بخور!

به نظرتون میشه برش بدم و سرخ کنم بخوریم یا "پر از آلودگیست این ایام"؟

"ما کدو آب پز و بخار پز دوست نداریم. مثل بادمجان سرخ می کنیم البته کم. بعد پیاز داغ و گردوی زیاد روی کدو و البته شکر و آبغوره هم داره. عملا خاصیتش صفر میشه ولی خوشمزه س 


سلام

می دونم که بی صبرانه منتظرید تا شب یلدامو تعریف کنم

دیروز از 5 صب بیدار بودم و سر پا . تاااا 2 نیمه شب که با کمردردی شدید پرت شدم تو جام! فکر کردم تا چندروز کمرم قفل می مونه.

جاتون خالی باقالی و لبو و میوه های یلدایی و تخمه و ساندویچ قارچ و مرغ و دو نوع دسر با کمک خواهرم درست کردیم.

تم لباس هم ورزشی بود که اکثرا پوشیده بودن و جالب بود. مثلا یکی تم باستانی داشت. من ورزشی معمولی. دخمری لباس کاراته. خواهرم اسکیت یکی موتورسواری و اون یکی بوکس و. ولی از همه باحالتر تم شوهر بود که سوژه خنده زیاد شد. بهش عینک شنا دادم و یک تیشرت سفید چسب و دامن شلواری ورزشی. تیپش خیلی مسخره خنده دار بود. ولی وسطاش مامانم پیش همه دعواش کرد و گفت پاشو لباستو بپوش!!!

اینم نصف نیمه خاله ریزه ونوس

رویهمرفته خیلی خوش گذشت و همین که به خیر گذشت عالی بود 

حالا صرف غیبتیزاسیون چند نکته رو میگم که خودش بشه یک پست.

+ هزینه ای که کردم خیلی زیاد شد و چون آجیل هم گرون بود و کیلو 98 تومن(البته اونجایی که من می کنم) ترجیح دادم بجای آجیل تخمه بخرم.

وقتی تخمه تعارف میکردم غضنفر پرسید کیلویی چند ی؟ گفتم دو کیلو م 60 تومن. کیلویی سی

با همون لحن دهاتیش گفت گورون ی. تخمه کیلو 15 تومنه!!!  گفتم نه بخدا دقیقا همین قیمت. اصلا این مدلی کمتر نبود. گفت چرا هست باید میرفتی از مصلا می ی!!!!

حالا مصلا کجاست؟؟؟ دقیقا از خونه ما تا اونجا بدون ترافیک 5 ساعت رفت و برگشته!

گفتم اووو باید 60 تومن پول بنزین میدادیم و اون همه دور میرفتیم که کیلو 15 می یم؟ چه کاریه؟؟ 

و اتفاقا یک مهمونمون که پیشش نشسته بود گفت اونجا ارزش رفتن نداره مگر اینکه آدم بخواد جنس کلی و زیاد بخره.

خلاصه که از ابراز وجود غضنفر خیلی حرص خوردم. حالا چون باغ داره مثلا و میوه خوب میشناسه بهش گفتم برام انار و هندونه بخره تا پولشو بدم. وجدانا همه رو دوبل قیمت داد و منم بدون ذره ای کنکاش سریع پولو ریختم حسابش. ایشش مردک!

+ نکته دیگه م پسرش بود که اتاق تاریک کرد و عکسهای لپ تاپ مثل سینما رو دیوار نشون داد. یعنی یک ساعت عذاب آوری داشتم.

عکسهای خانوادمون از چندسال پیشا تا الان بود. خیلی خوبه این نمایش فیلمو بزارن و تجدید خاطرات شه. آدم یاد خاطرات خوش قدیمی بیفته و بگه یادش بخیر و حتی گذر زمانو رو چهره افراد ببینه

ولی اول تا آخر عکسهاش مسخره کردن این و اون بود. با لیزر زوم میکرد رو سر کچل مثلا داییش و میگفت نکته این عکس همینه! همه هرهرهر میزدن زیر خنده. نفر بعدی اگه دندوناش بد بود زوم میکرد رو دندوناش و قهقهه میزد. اون یکی شکمش. اون یکی دماغش یا کار و بار بقیه رو مسخره می کرد. مثلا میگفت این داییم که الان می بینید به هیچ جا نرسیده؛ دلیلش تو همین عکس مشخصه و هرهر میخندید و به تبع اون بقیه هم. حالا دایی طفلکش همونجا قاطی بقیه بود. دقیقا شده بود این مثل که میگن با هم بخندیم ولی به هم نخندیم. 

ولی این کودن بی سواد خودشیفته که واقعا همیشه احساس برتری می کنه؛ فان و سرگرمی رو تو تمسخر دیگران میبینه و همیشه تو جمعها با لپ تاپش خودشیرینی می کنه. و دیشب هم حرص منو درآورد. 

+ بخاری کنده ای هم برقرار بود و هوا گرم و عالی و هیشششکی نگفت سرده.

 


سلیقه من اینطوره که دوست ندارم رو کابینت خونم  و دور و برم دکوری جات بچینم اصلا انگار قلبم میگیره مثلا جاادویه ای مو بزارم رو کابینت و کنار گاز همیشگی بمونه. قلبم میگیره اگه وسایل برقیم رو کابینت همیشه موندگار باشه. حالا دکوری جات شیک که ندارم به کنار. ولی اگرم داشتم صددرصد رو کابینت و اوپن نمیزاشتم. یک سری در کابینتو باز کردم چیزی بردارم خارشوهر گفت عه گلدون به این قشنگی داری چرا قایم کردی اون تو بزارش بیرون گفتم دوست ندارم دور و برم شلوغ باشه. 

یا کابینت که زدیم خیلی ها گفتن کاش یک قسمتشو ویترین میزدی گفتم دوست ندالللممم.

ایناها رو گفتم که بگم اخلاق من اینطوره و بی سلیقه ام!  ولی باسلیقه های دکور دار را دوست می دارم م م .

مثلا میرم خونه خواهرم چیزای ناب رو کابینت یا میزاش داره می پسندم و خوشم میاد. عاشق بوفه جمع و جورش هستم با ظرف های مختصر و شیک.

تازه عروس ها هم خب اول زندگیشون تا وسایل جدیده و مدتی ذوق دارن وسایلو همونطور تو مرکز دید بزارن تا خودشون و بقیه لذت ببرن.

اینها هم طبیعیه و سلیقه ها فرق می کنه و قابل قبول.

فقط این همه سال من یک مادر دختر دیدم که اخلاق اون دوتا رو نمی پسندم.

چندسال پیش خونه دخترش دیدن نوزادش رفتیم. آپارتمان خیلی کوچیک یک خوابه بود ولی همونم از بس اسباب و دکوری گذاشته بود جا نداشتیم بشینیم. بعد از چندسال خانه داری؛ وسایلش دقیقا مثل نوعروس هایی بود که برای دید ملت جهازشونو رو میچینن تا واضح دیده شه. البته اون کارو بخاطر ماها نکرده بود. شما سرزده هم که بری خونه ش همینطوره. هنوزم بعد سالها همینطور دوست داره همه چیزش رو  باشه و دیده بشه. یعنی روی کابینت این، روی میز ناهارخوریش، روی اوپن آشپزخونه ش. شما نقطه ای خالی پیدا نمی کنی. ما کنار تلویزیونش بودیم روی میز تلویزیون که پر فانتزی و مجسمه بود تا روی فرش هم چیزی چیده بود. اتفاقا دختر خیلی خوش سلیقه و به روزی هم هست و سلیقش برای خودش محترمه ولی من این مدلیو دیگه خیلی زیاده از حد شلوغ می دونم و نمی پسندم. و صد البته مهم اونه و خونه ش که این شکلی به آرامش میرسه.

اتاق نی نی هم گفتن برین سیسمونی ببینید اصن جا نبود پا بزاریم تو. انگار وارد انباری مغازه اسباب بازی ی رفتی و گیج شدی بین اون همه وسیله.

هیچکدوم از خانواده ما اون سبک چیدمان رو نپسندید. چون دیگه چشم قاطی میکرد همه چیو.

برعکس هفته پیش دوباره دیدن یک نی نی رفتیم خودشون با ذوق گفتن اتاقشو برین ببینی. ست اتاق خاکستری آبی با وسایل ضروری ولی شیک و با دیدنش آدم سر ذوق میومد.

شماها تو چه مایه ها هستید؟????????شلوغ پسندید یا خلوت پسند یا متعادل

باز هم تاکید کنم که من عیب و ایرادی نمیگیرم به اونهایی که سلیقشون مثل مدلی هست که من گفتم از نظر من شلوغه. خونه زندگی خودشونه و حالشو ببرن

صد در صد همچین آدمی بیاد خونه من حالش بهم میخوره از خلوتی و بی سلیقگی من. و حق هم داره  طبیعیه که سلیقه های متفاوت داریم و همه در جای خودش قشنگه. 

روز خوبی داشته باشید کلوچه ها????

از بی پستی چرت نوشتم


سلام و روز خوش کلاغ جان ها روی درخت های گردو قارقار می کنند. فصل گردو اینها برای خودشان عالمی دارند. صاب باغ روبرو خیعلی پولداره. باغ قشنگی هم داره. وقت چیدن گردوها یک نفرو میفرسته این سمت دیوار طرف حیاط ما و لابلای برگهارو پال پال می کنه مبادااا یک عدد گردو این طرف بوم افتاده باشه. دلم خیلی باغ و ویلا می خواد. عایا میشه ی زمانی به آرزوم برسم! قول میدم برای هر کدومتون دویست گرم گردو بفرستم + کتف درد شدم.
سلام روز جمعتون بخیر و شادی میگممم که از ی چیزی خیلی حرصم در اومده تا دیروز که میگفتند مدارس غیر حضوری و امار کرونا بالاست از امروز ولی به طور جدی رییس جمهور و وزارت آموزش و پرورش اصرارررر دارند که بچه ها رو اجباری بفرستیم مدرسه. و توجیهشون این هست که چون چون چون چون کشورهای اروپایی مدارس رو حضوری باز کردند پس ما هم باز می کنیم!!!! آخه حرف من اینه. کشورهای اروپایی مثل آدم تمام ماههای قبل پروتکل های بهداشتی رو رعایت کردند.
سلام شبتون بخیر و خوشی و پر از رویای خوب امشب تنااام. میلو کنارم تو سبدش خوابیده و سایه درختای بیرون مثل هیولا منو میترسونن امیدوارم زود خوابم ببره چون صبح زود قراره بیان دنبالم امیدوارم شب طولانی باشه و صبح دیر طلوع کنه و من خوووب بخوابم. شب بخیر
حجاب ای زاهد دیوانه در سیمای مردم نیست تو چشمان گناه آلوده را درویش کن کافیست حجاب از سیرت ما می شود آغاز؛ نی صورت نصیحت های کفرآلوده را با خویش کن کافیست تو از ایمان پنهان در دل مردم چه می دانی؟ به جای پند، ایمان خودت را بیش کن کافیست به جای وحشت از یک تار موی عاشقان؛فکری به حال گرگ های در لباس میش کن، کافیست
سلام والا چاپلوسی و پاچه خواری و قربون صدقه شون واس عمه های دیگرشونه و فقط حرص و جوششون مال منه! واقعنی از خدا می خوام هرروز هفته اینجا باشن با دخترم بگن و بخندن و تا خوده صبح نزارن بخوابم ولی این ماموریت سخت دروغ گفتن به داداشمو که باباشون باشه رو از من نخوان یس یس در مورد دوقلوها حرف می زنم. مدتیه آخرای هفته به هوای خونه ما میان که مثلا شب خونه ما هستند ولی میرن به تفریح و گردش و با چندبار زنگ زدن من تازه ساعت ۴ صبح میرسن خونه
سلام دوستان جان امروز به یک دوست گفتم برای شوهر کاری پیدا شده ۸ صبح تا ۸ شب با ماهی ده تومن حقوق، بنظرت خوبه یا نه؟ سریع گفت: ولش کن بیچاره رو‌بزار استراحت‌کنهههه چکارش داری؟؟ گفتم مگه من دارم استراحت می کنم؟ هم سن اونم ولی همیشه هم کار‌کردم هم‌ کار خونه هم بیرون و الانم‌مشغولم بعدم‌گفتم من‌ازت‌نپرسیدم که بره کار کنه یا نه؟؟؟؟ فقط چون تو جامعه ای خواستم ببینم‌ده تومن مناسبه یا نه؟؟؟ و بعد بهش گفتم الان فرض کن دخترم بخواد عروس شه
سلام ینی براش مهمم‌ که اون آهنگو میزاره؟???? یک بار آهنگ شاخه نبات مسیح پخش میشد گفتم از نوع خوندنش تو این آهنگ خوشم میاد دیگه بعد اون هر وقت میشینم‌ تو ماشین و فلش روشن می کنه اول همون آهنگ میاد! ینی دوسم داره که اونو تنظیم ‌میکنه؟???? پ.ن: اولا که از بی پستی فقط خواستم چیزی بنویسم و یکم‌ خواستم شوخی کنم باز نیاین بگین آره دوستت داره و اینااا والا سر پیری معرکه گیری???? دومندش که فقط سبک خوندن آهنگشو دوست دارم ولی خود آهنگش غمگینه و بار معناییشو دوست

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

امتحان نهایی خرداد 98 پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان لینکستان راستین بار stoaweat هر روز بیا tasvirfa سایت آموزش هنرهای دستی بانوان